آثار نماز به نقل از قرآن را در کجای زندگی مان می توانیم ببینیم ؟
سوال – آثار نماز به نقل از قرآن را در کجای زندگی مان می توانیم ببینیم ؟
پاسخ – آنچه قرآن بیان کرده مثل یک فرمولی است که برای کشف حقیقتی بنام انسانیت می باشد . اگر ما بخواهیم خودمان را کشف کنیم ، می فرماید : انسانها موجودی مبتذل و بی ارزشی نیستند . تمام موجوداتی که خدا خلق کرده ، هیچکدام شان بی ارزش نیستند و قابل مصرف هستند یا معادن هستند ارزش طلا یا نقره را دارند . برای کشف این معدنی که لایه های طبیعت روی آن را گرفته است ، اگر بخواهیم انسانیت را کشف کنیم باید با روند و روش پیامبر اکرم آشنا بشویم و این قرآن را از محجوریت بیرون بیاوریم. خودمان را کشف کنیم . سراغ قرآن برویم و ببینیم راه کار کشف حقیقت من چیست ؟ فرمول به ثمر رساندن من کدام است . قرآن اگر از حجاب ، نماز ، روزه ، و مسائل مختلف دینی میگوید ، در حقیقت راه کار کشف ، رشد من و از پایین به بالا آوردن من است و می خواهد من را اوج بدهد . ما می گوییم که نماز معراج است و یا آیات آن در سوره ی معارج است یعنی همه ی اینها معراج ها هستند . معراج یعنی اینکه انسان را بالا ببرند . ابزار وسیله ای برای عروج و بالا رفتن انسان است . نماز مثل نردبان است که به ازای هر رکعت و هر ذکری که انجام می دهید بالا می روید . ممکن است که شما بگویید که اینها تکراری است و چه فایده ای دارد ؟ اما آیا طی کردن پله های نردبان تکراری است ؟ یا اینکه در عین تکرار معراج ، بالا رفتن و عروج است . اگر هر کشاورزی هر روز یا هر هفته و یا هرماه به درخت و سبزه و گل هایش می رسد و به آنها آب می دهد ، هیچ وقت کشاورز نمی گوید که چه فایده ای دارد ، ما که داریم تکرار می کنیم . در این تکرار رشد و ثمردهی گیاه است . نماز و قرآن ما هم همینطور است . فکر نکنیم که وقتی بحث نماز می شود ما قرآن باز کنیم و بگوییم که قرآن چه گفته است. مجموعه ی زندگی ما ، در رفتار ،اخلاق ، حوزه ی کارهای سیاسی ، اجتماعی ، اداری ، خانوادگی ، در برخوردهای مان و در همه و همه ، ریشه ی دستورالعمل برای اینکه زیباسازی کنیم و محیط زیبایی را برای فرد ایجاد کنیم ، در قرآن ما موجود است . پس سعی کنیم گرایش مان به قرآن بیشتر باشد . بپذیریم که فاصله مان را از قرآن بیشتر کرده ایم . نکند مشمول این گلایه ی قرآن و گلایه ی پیامبر در روز قیامت بشویم که می فرمایند که قرآن در میان شما محجور بود . آیا تمام وجوه زندگی ما را قرآن فرا گرفته است ؟ قبول کنیم که نگرفته است و همین که اجازه نداده ایم قرآن در همه ی فضاهای جامعه ما حضور پیدا بکند ، پیامدهای تلخ آن را هم می بینیم . این همه غم و غصه ها و افسردگی ها محصول چیست ؟ اگر کسی واقعا قرآن را در زندگی اش بیاورد نه اینکه فقط قرآن را باز کند و بخواند ، البته باید قرآن را خواند و با آن ارتباط داشت نه فقط ارتباط کلامی داشت بلکه باید تدبیر و تامل هم داشت وعلاوه بر آن ، قرآن را در زندگی مان پیاده کنیم . اگر قرآن در زندگی ما بیاید همه ی مشکلات ما را حل می کند .شفاء ما فی الصدور .
ما از طرفی زندگی پرمخاطره و پر غم و غصه های خرد کننده داریم. غم وغصه ها دوجور هستند . یک غم و غصه هایی است که انسان در کنار این غم وغصه ها کمال پیدا می کند ، نیرومی گیرد و به بالا می رود . این غم و غصه های اولیاء الهی است . پیامبر کم غم و غصه داشت ؟ اما هیچ گاه افسرده نبود . امام راحل ما کم غم و غصه داشت؟ امام با دلی آرام و قلبی مطمئن به دیار ابدی شتافت . یک وقت غم وغصه ها از جنس و سنخ دیگری است و ما را رشد میدهد . بعضی از غم و غصه ها افسردگی می آورد . این غصه ها که ما را افسرده می کند و پنچرمان می کند ، بخاطر این است که ما از نور فاصله گرفته ایم و وصل نیستیم . در تاریکی حرکت می کنیم ونتایج آن این است. سعی کنیم بیشتر با قرآن مانوس باشیم . گاهی برای اینکه انسان بفهمد که کیست باید به آثار نگاه کند . اگر خیلی نمی تواند موثرش را چک کند ، اثرش را بررسی کند . ببیند که آیا آن اثر وجود دارد یا خیر . اگر اثر هست به قدر آن موثر هم هست . مثلا اینکه من می خواهم بدانم که من مومن هستم یا نه ، می فرماید : اگر کسی کار خوب می کند خوشش می آید و کار بد می کند پشیمان می شود ، این نشان میدهد که فرد مومن است . منتها باید مراقبت کند که کار بد را انجام ندهد که نورانیت آرام آرام از بین نرود . در باب نماز هم همینطور است. ما می خواهیم بدانیم که نماز ما تا چه اندازه اثر بخشی داشته و آیا من آن نمازگزار قرآنی هستم یا نه ، چند تا از آثار آن را در سوره ی معارج آیات 19 به بعد بیان می کند .یکی مداومت بر نماز است.
آیه 23 سوره ی معارج می فرماید : کسانی که مداومت بر نماز دارند ( یعنی نه اینکه وقتی مشهد می روند نماز می خوانند ولی وقتی بر می گردند دیگر نمی خوانند و یا کربلا می روند نماز میخوانند و بعد دیگر نمی خوانند . ماه رمضان ، محرم و صفر نماز می خوانند و بقیه ماه را نمی خوانند .) دیگر اینکه سعی می کنند خاصیت نماز را درزندگی به یاد داشته باشند . نماز یاد خداست . امام باقر (ع) می فرماید : اگر کسی در صحنه های مختلف یاد خدا باشد ، دائم الصلاة است . یعنی اگر در صحنه ی گناه قرار گرفت چون به یاد خداست گناه نمی کند و اگر در صحنه ی خیرپیش می آید آن را انجام بدهد . یعنی دائم در حال نماز و ذکر است زیرا می فرماید : نماز بخوانید که یاد من را فراموش نکنید. این شخص علاوه بر نمازهایی که می خواند ٍ وقتی می خواهد نگاه کند به یاد خداست و خلاف نمی کند . وقتی می خواهد حرف بزند به یاد خداست و هر کاری که می خواهد بکند به یاد خداست .این فرد دائم الصلاة است.
دیگر می فرماید : توفیق انسان نمازگزار از فضل خداست . انسان نمازگزار نمی گوید که کار و تلاش کردم و پولهایی که بدست آورده ام همه مال خودم است زیرا خدا هم این توفیق را به ما داده ، پس دیگران هم باید در این درآمد سهیم باشند . علاوه بر خمس و زکاتی که می دهد باید به فقرای اقوامش هم کمک کند . و نگوید که به من ربطی ندارد . خدا می گوید : مالی که در اختیار تو قرار دادم ، می خواهم دو تا کار روی آن انجام بگیرد . یکی اینکه می خواهم ببینم در اینجا که باید پول خرج کنی از من فاصله می گیری یا خیر و می خواهم تو را آزمایش کنم . علاوه بر این ، چرخش مال توسط تو باعث آبیاری انسانیت تو میشود . صفای تو رشد می کند . آن کینه ، کدورت ،انحصار طلبی و خودخواهی از بین می رود . این خاصیتها در چرخش مالی به دست تو است و می خواهم که تو را رشد بدهم . اگر آب در جایی ماند ، گندیده می شود حتی اگر زیاد باشد . اما اگر به اندازه ی کمی آب ولی جاری باشد ، در کنارش سبزه و صفا است . مال را به تو میدهم که به دیگران هم بدهی تا بخل و کینه ی تو را از بین ببرد و تو را یک انسان باصفا بکند . پس انسان نمازگزار سعی می کند به اندازه ی توانش حقوق مالی برای دیگران قائل باشد .
انسانهای نمازگزار آنهایی هستند که قیامت را قبول دارند . گاهی انسان می گوید که به قیامت معتقد است . ما باید به اندازه ی باورهای مان به خودمان نمره بدهیم . قسم هم می خوریم که قیامت موجود است . روزی است که حقیقت ها خودش را نشان می دهد . آیا من آمادگی برای چنین فضایی دارم یا ندارم ؟ انسان نمازگزار خودش را آماده می کند .این باور باید در رفتار ما اثر بگذارد . اگر من باور دارم که قیامتی در کار است ، آیا حاضرم حرام کاری یا حرام گفتاری کنم ؟ نگاههای هرزه بکنم . اگر این کارها را کردیم ، معلوم می شود که باورمان ضعیف است . باید آن را تقویت کنیم . قرآن می فرماید : نمازگزار کسی است که روز قیامت را تصدیق می کند . در ادامه می فرماید : کسی از عذاب الهی در امان نیست . البته مقصود این نیست که ما بترسیم یک خدای قهاری که با چوب دنبال بندگانش راه افتاده است ، خیر . او که رحمت و رأفت را دارد .از سوء استفاده هایی که از فضای رحمت واسعه ی الهی می کنیم بترسیم . قرآن می فرماید : چه چیزی تو را به پروردگار کریم خودت مغرورت کرد ؟ من کریم نبودم و در حق تو لطف نکردم ؟ این همه خطراتی که به فکر تو هم خطور نمی کرد از تو دور نکردم ؟ حالانتیجه اش این است . اگر ما به همدیگر محبت کنیم ، نتیجه ی محبت ، محبت است یا خیانت ؟ نتیجه ی دوستی ، دوستی است یا دشمنی ؟ من خدا که این همه دوستی در حق تو می کنم ؟ من که این همه محبت می کنم ؟ حالا اگر چند حاجتی هم داری که برآورده نمی شود ، آن را هم نمی دانی و آن هم خیر تو است . اگر مانعی هم هست به رفتار خودت نگاه کن و مانع را برطرف کن . ببین کجا خلاف کردی ، خلاف هایت را درست کن . و اگر هم به نتیجه نمی رسی نگران نباش . قرآن می فرماید : از من نترس ، از سوء استفاده های خودت بترس . من مرتب به تو هشدار می دهم و تو توجه نمی کنی ، این بی توجهی روزی پشیمانی دارد . خدا می فرماید : انسانهای نمازگزار با عفت هستند . آنها برخوردی همراه با عفت دارند . یعنی از قوه ی شهوتش سوء استفاده نمی کند .
یکی از فضاهایی که انحرافات و زمینه ی ابتذال های زیادی را فراهم کرده ، همین عرصه ی رهایی شهوت است . کنترل درست و صحیح نکردن شهوت یعنی شهوت را رها کرده ایم . استفاده ی انسانی و استاندارد از آن نمی کنیم . وقتی زودپزی را روی گاز می گذاریم اگر به اندازه ی کافی آب در آن نکنیم و حرارت به اندازه ی کافی نباشد ، ممکن است انفجاری روی دهد . و این انفجار مصیبت ها و پیامدهای تلخی را بدنبال خواهد داشت . گاهی این انفجارها در قوای طبیعی ما انجام می گیرد . انفجار در شهوت و بدجوری از آن استفاده می شود . این نگاهها و خیالاتی که در خلوتش دارد ، به مخزن مهماتش آتش پرت میکند . قبلا در مورد مقدمات نماز گفته بودیم که هم خودش را پاک میکند و هم فکر و خیالش را پاک می کند و این خودش جلوی شهوات را می گیرد . شهوت چیز خشن و تندی نیست . اگر درست از آنها استفاده کنیم رام می شود و آرام می گیرد . مثل اینکه شما مخزن مهمات داشته باشید . این همه مخزن مهمات در پادگانها ارتش و سپاه موجود است .چرا هیچ اتفاقی نمی افتد و هیچ سر و صدایی بلند نمیشود ؟ کافی است که مراقبت کنند که آتشی در آن نیفتد . درست است که ماده ای است که اگر شعله ور بشود بیچاره می کند ولی خیلی راحت می توانیم آن را شعله ور نکنیم . اگر این از عهده ی ما خارج است چرا خدا ما رابه استنطاق می کشد ؟ می فرماید که اگر شرایط ازدواج برایت فراهم نیست ، عفت پیشه کن . این تکلیف است . یعنی تو می توانی عفیف زندگی کنی . بشرطی که تکه های آتش را در انبار مهمات خودت نیندازی . اگر یک گلوله آتش در انبار مهمات بیفتد ، چه فجایعی که ببار نمی آورد . ولی راحت می شود جلوی این گلوله ها را در انبار مهمات گرفت . غضب و شهوت ما انبار مهمات هستند . ممکن است با یک نگاه آلوده صدای انفجار آن بلند بشود . و اتفاقی که نباید بیفتد می افتد . یک جوان در خلوت نشسته و مسائلی را در ذهنش می چرخاند که فضای ابتذال و تحریکات جنسی است ، مسلما آشوب های درونش را نمی تواند کنترل کند . بعد می گوید که دست من نیست . اگر اینها را کنترل کنیم می بینیم که فضا آرام است . مولوی میگوید که این امیال خفته ی ما مثل سگی هستند که یک جا آرام گرفته اند تا لاشه ای جلوی آن نیندازی ، سگ از جایش بلند نمی شود . ولی وقتی بوی لاشه ای را شنید بلند می شود . شکم همدیگر را می درند . امیال در درون انسان اینجوری هستند که تا لاشه ای در مقابل شان پیدا نشود آرام گرفته اند . بخصوص مدیریتی هایی که ما در سایه نماز ، عبادت و بندگی خدا می کنیم ، این غضب و شهوت ، حس و حال دیگری پیدا می کند . غضب و شهوت تغییراتی است که در قوای جسمانی انجام می گیرد . اما اگر اینها در فضای انسانیت بیایند تبدیل به برائت و ولایت میشوند. ما می توانیم به اینها جهت بدهیم . مدل شهوت و غضب تغییر می کند و مدلش عوض می شود . در سایه نماز این غضب و شهوت تربیت شده و بالا می آید . نماز یکی از این فرصت های قشنگ است . هرچه ما از نماز زیباتر استفاده کنیم ، قدرت کنترل ما را بالاتر می برد .
می فرماید : نمازگزان آنهایی هستد که به تعهدات شان پایبند هستند و انسانهای امانتداری هستند . انسان نمازگزار در امانتی که دراختیارش می گذارند خیانت نمی کند . امانت فقط این نیست که کسی به شما چیزی بدهد . یک وقتی ما دو نفر صحبت می کنیم و شما می دانید که من یک رازی را به شما گفتم و حتی تاکید می کنم که به کسی نگویید ، این خودش امانت است . شما حق ندارید در امانت خیانت کنید. حق ندارید که این مطلب را به دیگری بگویید. اگر این کار را کردید ، شما در امانت خیانت کردید . نمازگزار این کار را نمی کند . ما اگر به همین نکته توجه کنیم می بینیم که چقدر از آشوب ها از بین می رود . اسرار یکدیگر را به همدیگر میگویند ، آبروها ریخته می شود . قرآن می فرماید : کسانی که اهل شهادت به توحید و قیام به آن می کنند و اگر جایی لازم شد که شهادت بدهند، شجاعانه برای دفاع از حق مسلمان حضور پیدا می کنند . و باید از دستاوردهای نماز حفاظت کنند . مراقبت مان این است که گناهان را انجام ندهیم . یک غیبت می دانید که بلایی به سر ما می آورد .امام صادق (ع) می فرماید: غیبت کردن در تخریب دین مسلمان ، سرعتش از خوره ای که در شکمش میافتد ، بیشتر است . اگر خوره در شکم کسی بیفتد طرف را از زیر نابود می کند . گناهان را انجام ندهیم تا نمازی که بدست آورده ایم را نگه داریم و از آن بهره ببریم .
منبع : سخنان حجت الاسلام والمسلمین مهندسی در برنامه سمت خدا مورخ 1 اسفند 1389